طراحی چت روم

تبلیغات

برنامه حمید استیلی برای شکر گذاری در بازی با استقلال اعلام شد :

در صورت باخت با اختلاف ۶ گل سجده شکر + امام زاده صالح

با اختلاف ۴ گل سجده شکر + امامزاده داوود

با اختلاف ۲ گل نماز شکر دسته جمعی + مشهد مقدس

تساوی نماز شکر ۲۰میلیونی  + مکه مکرمه !


وبلاگ-کد لوگو و بنر


هواداران به پا خیزید از امروز /  حمایت ها کنید از تیم پیروز

طرفداران آبی کوه وارند / همیشه رنگ دریا دوست دارند

طرفداران قرمز در زوال اند / که میدانی زقومی بیخیال اند

طرفداران قرمز یک حسودند / نمیدانی مگر بی کاره بودند

بیا ما هم به قرمز ها بخندیم / و در ها را به رویشان ببندیم !


وبلاگ-کد لوگو و بنر


در آستانه ببازی استقلال و پرسپولیس قیمت ایزی لایف به شدت گران شد.

کارشناسان دلیل این افزایش قیمت را

تقاضای زیاد پرسپولیسی ها برای روز  دربی میدانند !


وبلاگ-کد لوگو و بنر


رنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) استقلال

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ پرسپولیس!


وبلاگ-کد لوگو و بنر


الا فرهاد غزال تیز پایم / مکن سوراخ لنگ با وفایم

منم شیث رضایی پرسپولیسی/ نما رحمی بحال ناله هایم

ته جدول نشسته مات و زارم / ازین ماتی بگو کی در می آیم

تو گفتی آی بدو بسکه دویدم / شکسته ساق های هر دو پایم !

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


ﺑﻨﺎﻡ ﺍﺳﺘقلال ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ

¤*¨¨*¤.¸¸…¸.¤\

\¸..ESTEGHLAL..\

.\¸.¤*¨¨*¤.¸¸.¸.¤*

..\

…\☻

…..▌\

…./.\..

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


داستان بسيار اموزنده

دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ."

 

بنابراین دو كبوتر در همان لانه قبلی ماندند تا این که تابستان فرا رسید و لانه آنها خشک تر شد و زندگی خوشی را در مزرعه سپری کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم می خواستند می خوردند و مقداری از آن را نیز برای زمستان در انبار ذخیره می کردند . یک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالی به یكدیگر گفتند : " حالا یک انبار پر از غذا داریم . بنابراین ، این زمستان هم زنده خواهیم ماند . "

آنها در انبار را بستند و دیگر سری به آن نزدند تا این که تابستان به پایان رسید و دیگر در مزرعه دانه به ندرت پیدا می شد . پرنده ماده که نمی توانست تا دور دست پرواز کند ، در خانه استراحت می کرد و کبوتر نر برای او غذا تهیه می کرد . در فصل پائیز وقتی که بارندگی آغاز شد و کبوترها نمی توانستند برای خوردن غذا به مزرعه بروند ، یاد انبار آذوقه شان افتادند . دانه های انبار بر اثر گرمای زیاد تابستان ، حجمشان کمتر از حجم اولیه شان شده بود و کمتر به نظر می رسید . کبوتر نر با عصبانیت به پیش جفت خود بازگشت و فریاد زد : " عجب بی فکر و شکمو هستی ! ما این دانه ها را برای زمستان ذخیره کرده بودیم ، ولی تو نصف انبار را ظرف همان چند روز که در خانه ماندی ، خورده ای ؟ مگر زمستان و سرما و یخبندان را فراموش کردی ؟ " کبوتر ماده با عصبانیت پاسخ داد :

 

" من دانه ها را نخوردم و نمی دانم که چرا نصف انبار خالی شده ؟ "

کبوتر ماده که از دیدن مقدار کم دانه های انبار ، متعجب شده بود ، با اصرار گفت : " قسم می خورم که از همان روزی که این دانه ها را ذخیره کردیم ، به آنها نگاه نکردم . آخر چطور می توانستم آنها را بخورم ؟ من در حیرتم چرا این قدر دانه های انبار کم شده است . این قدر عصبانی نباش و مرا سرزنش نکن . بهتر است که صبور باشی و دانه های باقی مانده را بخوریم . شاید کف انبار فرو رفته باشد یا شاید موش ها انبار را پیدا کرده اند و مقداری از آنها را خورده اند . شاید هم شخص دیگری دانه های ما را دزدیده است . در هرصورت تو نباید عجولانه قضاوت کنی . اگر آرام باشی و صبر کنی ، حقیقت روشن می شود . "

 

کبوتر نر با عصبانیت گفت : " کافی است ! من به حرف های تو گوش نمی دهم و لازم نیست مرا نصیحت کنی . من مطمئن هستم که هیچکس غیر از تو به اینجا نیامده است . اگر هم کسی آمده ، تو خوب می دانی که آن چه کسی بوده است .

اگر تو دانه ها را نخوردی باید راستش را بگویی . من نمی توانم منتظر بمانم و این اجازه را به تو نمی دهم که هر کاری دلت می خواهد بکنی . خلاصه ، اگر چیزی می دانی و قصد داری که بعد بگویی بهتر است همین الان بگویی ." کبوتر ماده که چیزی درباره کم شدن دانه ها نمی دانست ، شروع به گریه و زاری کرد و گفت : " من به دانه ها دست نزدم و نمی دانم که چه بلایی بر سر آنها آمده است " و به کبوتر نر گفت که صبر کن تا علت کم شدن دانه ها معلوم شود . اما کبوتر نر متقاعد نشد ، بلکه ناراحت تر شد و جفت خود را از خانه بیرون انداخت .

کبوتر ماده گفت : " تو نباید به این سرعت درباره من قضاوت کنی و به من تهمت ناروا بزنی . به زودی از کرده خود پشیمان خواهی شد . ولی باید بگویم که آن وقت خیلی دیر است و بلافاصله به طرف بیابان پرواز کرد و پس از مدتی گرفتار دام صیاد شد . "

 

کبوتر نر ، تنها در لانه به زندگی خود ادامه داد . او از این که اجازه نداد جفتش او را فریب دهد ، خیلی خوشحال بود . چند روز بعد هوا دوباره بارانی و مرطوب شد . دانه های انبار ، دوباره چاق تر و پرحجم تر شدند و انبار دوباره به اندازه اولش پر شد . کبوتر عجول با دیدن این موضوع ، فهمید که قضاوتش درباره جفتش اشتباه بوده و از کرده خود خیلی پشیمان شد ، ولی دیگر برای توبه کردن خیلی دیر شده بود و او به خاطر قضاوت نادرستش تا آخر عمر با ناراحتی زندگی کرد .

 

پندها:

زود قضاوت  نكنید. زود به انتهای قضیه نرسید و یكه به قاضی نروید یا در میان صحبت‌ها مدام دنبال درست و غلط نگردید. قبل از نتیجه گیری كردن در مورد حرف‌های دیگران كمی فكر كنید ؛‌ خصوصا اگر می‌دانید این صحبت فقط از یك احساس زود گذر نشات می‌گیرد.

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


...تنهایــــــــی یعنی

بـه‌وقــت تنهــایــی،

مــرد، زیــر بــاران سیگــار مــی‌کشــد؛

زن، پشــت پنجــره!


امــا، نــه بــاران، مهــم اســت،

نــه مــرد، نــه پنجــره، نــه زن!


مهــم،

تنهــایــی اســت کــه دود مــی‌شــود .

 

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


كــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شــب که می شود ...

شـــــــــــروع می شود ،

ای کــــاش هایِ من ...!!!

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


كلاغ

 کلاغ ...

به خانه ات برس ... .

قصه ی من تمام شد ... !!!

یکی تمام بود و نبودن هایم را ...  

یک جــــــــــا برد... !!!

 

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


تـــــــــــــــــــــــــــــــــــركــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مرا به تختم ببندید و تنهایم بگذارید

هرچقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید....

من دارم اورا ترک می کنم..!!!

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــولــــــــــــــــــــــــــــــــدم مباركــــــــــــــــــــ

24    اردبيهشت  تولدم مبارك .........ريحانه جونم مرسي از تبريك


وبلاگ-کد لوگو و بنر


سنگ قبـــــــــــر يك عاشق تمام

مرا در روزی بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در

طابوتی بگذارید از چوب تا بدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد

دستهایم را بر روی سینه ام قرار بدهید تا بدانند همیشه دوست

داشتم کسی را در آغوش بگیرم چشمهایم را باز بگذارید تا بدانند

همیشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذارید تا

بدانند عشق من غروب کرده و زندگی ام تمام شد . مرا در آفتاب

بگذارید تا بدانند عشق من شعله ور شد

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


سنگ قبـــــــــــر يك عاشق تمام

 

آدم هــا بـرای هــم سنگ تمــام مـي گذارنــد !!!

امــا نـه وقتــی کــه در ميانشــان هســتی... !

نـــــــــــــــــــــــــــــه ...،

آنجــا کــه در ميــان خاكـــــــــــــــــــــــ خوابيــدی،

"سنـــگِ تمــام" را ميگذارنـد و مــی رونــد ...!!!

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


چشمــــــــــــــــــــــــــــــــــــانم باش

دختری بود نابینا که از خودش تنفر داشت. نه فقط از خود، بلکه از تمام دنیا تنفر داشت.او از همه نفرت داشت الا دلداده اش. روزی، دختر به پسر گفت که اگر روزی بتواند دنیا را ببیند، آن روز روز ازدواجشان خواهد بود. تا این که سرانجام شانس به او روی آورد و شخصی حاضر شد تا یک جفت چشم به دختر اهدا کند.و دختر آسمان را دید و زمین را ،رودخانه ها و درختها را، آدمیان و پرنده ها را و نفرت از روانش رخت بر بست.دلداده اش  به دیدنش آمد و شادمانه از دختر پرسید: بیا و با من عروسی کن ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام. دختر وقتی که دید پسر نابینا است، شوکه شد! دختر برخود لرزید و به زمزمه با خود گفت :این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند؟ دلداده اش هم نابینا بود. بنابراین در پاسخ گفت: متاسفم، نمی توانم باهات ازدواج کنم، آخه تو نابینایی. پسر در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، سرش را پایین انداخت و از کنار دختر دور شد، بعد رو به سوی دختر کرد و خداحافظی کرد در حالی که در قلبش زمزمه میکرد : “مراقب چشمان من باش“!


وبلاگ-کد لوگو و بنر


نامـــــــــــــةخــــــــــــــــــــداحــــــــــافظي

 

چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!

عکس, تصویر, متن خداحافظی عاشقانه غم انگیز جدید . . .

واپسین لحظه دیدار ، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ، اگه خوابم اگه بیدار ، تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار

 

. . .

هنوز نیامده ای خداحافظ ؟ تقصیر تو نیست ، همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم

. . .

ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

. . .

خداحافظ ای ماه شبهای تارم
خداحافظ ای درد جانسوز جانم
خداحافظ ای عشق روزای خوبم
خداحافظ ای شور و شوق حضورم

. . .

آمدی چه زیبا ، گفتم دوستت دارم چه صادقانه ، پذیرفتی چه فریبنده ، نیازمندت شدم چه حقیرانه ، به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه ، واژه غریب خداحافظ به میان آمد چه بی رحمانه ، و من سوختم چه عاشقانه ،

. . .

میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد .

. . .
شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظ

شکست بال و پرم ، نازنین خداحافظ

دوان به سوی توبودم ، که از جفا تیری

زد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ

. . .

برو باشد ولی من هم خدا و عالمی دارم ، من از دنیا گله مندم که از مهر تو کم دارم ، ببین یک خواهشی دارم مرا در خود کمی حل کن ، نگو رفتم خداحافظ کمی دیگر معطل کن .

. . .

بیخودی متاسف نباش
تو آمده بودی که بروی اصلا!
تو چه می دانی چه ترسی ست
ترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟

. . .

این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ
جان شما و خاطره هامان خداحافظ
من میروم بدون تو اما دعایم کن
در اولین تراوش باران خداحافظ

. . .

خداحافظ برای تو چه آسان بود
ولی قلب من از این واژه لرزان بود
خداحافظ برای تو رهایی داشت
برای من غم تلخ جدایی داشت

. . .

طعم ِ خیس ِ اندوه و اتفاق ِ افتاده

یک … آه ! … خداحافظ یک فاجعه ی ساده

خالی شدم از رویا ، حسی منو از من برد

یه سایه شبیه من ، پشت پنجره پژمرد

. . .

خدا لعنت کند بر واژه ها حتی خداحافظ !
که یعنی آتشی افتاده در من با خداحافظ !
سکوت افتاده مثل رعشه ای بر استخوانهایم
شبیه موج سرد ساحل دریا خداحافظ

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


ازدواج تلخ

دختر:شنيدم داري ازدواج مي كني مباركه

پسر:اره ممنون ايشالله قسمت شما هم بشود

دختر:ميتونم برايه بار اخر يك چيزي ازت بخوام

پسر:چي ميخواي

دختر:اگه يك روز صاحب دختري شدي ميشه اسم منو روش بزاري؟

پسر:چرا.ميخواي هر موقع نگاهش مي كنم صداش مي كنم درد بكشم

دختر:نه..اخه دخترا عاشق باباهشونن

ميخوام بدوني چقدر عاشقت بودم


وبلاگ-کد لوگو و بنر


دعوا

وسط دعوا جمله اي هست كه ميتونه دنيا رو عوض كنه حرف نزن بيا بغلم


وبلاگ-کد لوگو و بنر


تنهايي

اغوش كسي رو دو ست بدار كه بوي بي كسي بدهد نه بوي هر كسي


وبلاگ-کد لوگو و بنر


زود قضاوت نكن

 

 ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ...

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


شاهيني كه پرواز نمي كرد

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. 

 

یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است. 

این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. 

 

روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد ...

پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد. 

صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است. 

 

 

پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند. 

درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد. 

 

پادشاه پرسید: «تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟ 

 

کشاورز گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای راکه شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


ديگه نميخونم براش لالايي

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر میخوابه با نغمه ی جدایی

ای پونه ها ٬ اقاقیا ٬ شقایقای خسته

کبوترا ٬ قناریا ٬ جغدای دل شکسته

قصه ی کهنه ی شما آخر اونو نخوابوند

ترس از لولو مرده دیگه پشت درای بسته

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

بارونای ریز و درشت و عاشق بهاری

ماه لطیف و نقره ای ٬ عکسای یادگاری

آسمون خم شده از غصه ی دور دریا

شبای یلدا پر از هق هق و بی قراری

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

روز و شبای رد شده چه قدر ازش شنیدید

چه لحظه هایی که اونو تو پیچ کوچه دیدید

وقتی که چشماشو می بست ترانه ته می کشید

چه قدر برای خواب اون بی موقع ته کشیدید

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

آدمکای آرزو ٬ ماهیای خاطره

دیگه صدایی نمی یاد از شیشه ی پنجره

دیگه کسی نیست که بهش هزار و یک شب بگم

رفت اونی که از اولم همش قرار بود بره

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

برف سفید پشت بوم بی چراغ خونه

دو بیتیای بی پناه خیلی عاشقونه

دیدید با چه یقینی دائم زیر لب می گفتم

محاله اون تا آخرش کنار من بمونه

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

پروانه ها بسوزید و دور چراغ بگردید

شما دیگه رو حرفتون باشید و برنگردید

یه کار کنید تو قصه های بچه های فردا

نگن شما با آبروی شمعا بازی کردید

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

تمام شب ها شاهدن ٬ چیزی براش کم نبود

قصه های تکراری تو هیچ جای حرفم نبود

ستاره ها خوب می دونستن که براش می میرم

اندازه ی من کسی عاشقش تو عالم نبود

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

از بس نوشتم  آخرش آروم و بی خبر ٬ رفت

نمی دونم همینجاهاس یا عاقبت سفر رفت

یه چیزی رو خوب می دونم این که تمام شعرام

پای چشای روشنش بی بدرقه ٬ هدر رفت

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

لالاییا مال اوناس که عاشقن ٬ دل دارن

شب و می خوان ٬ با روز و با شلوغی مشکل دارن

کسایی که هرچی که قلبشون بگه گوش میدن

واسه شراب خاطره ٬ کوزه ای از گل دارن

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

دیگه شبای بارونی ٬ چشم من ابری تیره

با عکس اون شاید یه ساعتی خوابم می بره

منتظر هیچ کس نیستم تا یه روزی بیاد

با دستاش آروم بزنه به شیشه ی پنجره

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

ته دلم همش می گه اگه بیاد محشره

دلم با عشقش همه ی ناز اونو می خره

من نگران چشمای روشنشم یه عالم

یعنی شبا بی لالایی راحت خوابش می بره ؟

من حرفمو پس می گیرم باز می خونم لالایی

اگه بیاد و نزنه ٬ باز ساز بی وفایی

انقدر میخونم تا واسه همیشه یادش بره

رها شدن ٬ کنار من نبودن و جدایی

لالالالایی شبای ساکت و پرستاره

کاش کسی پیدا بشه ازش برام خبر بیاره

آرزومه یه شب بیاد و با نگاهش بگه

کسی رو جز من توی این دنیای بد نداره

 

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


ديونتم ميبيني

فرشته ی زمینی                        دیوونتم میبینی

نامه برات نوشتم                        رو برگای گل یاس

چرا من اینجا موندم                     اما دل تو اونجاس

فرشته ی زمینی                        دیوونتم میبینی

نامه برات نوشتم                        رو گلای بنفشه

عشق تو عین یاقوت                   سرخه و می درخشه

نامه برات نوشتم                       روی گلای لاله

راستی که داشتن تو                  برای من محاله

غصه هامو نوشتم                      روی گلای پونه

هرچی بگی میگم چشم             ساده و بی بهونه

فرشته ی زمینی                       دیوونتم میبینی

گریه هامو نوشتم                      رو قطره های شبنم

ببین چه بد میگذره                    بی تو به قلب مریم

واسه تو عاشونه                       رو آسمون نوشتم

کارم گذشته از عشق               من از جنون نوشتم

فرشته ی زمینی                      دیوونتم میبینی

نبودی زندگیمو                         تلخ و سیاه کشیدم

با ترن سرنوشت                      پشت سرت دویدم

دور بودی خیلی اما                   آخر بهت رسیدم

گفتی اگه عاشقی                   همه باید بدونن

تو نگی ٬ از تو چشمات             فکر تو رو بخونن

فرشته ی زمینی                     دیوونتم میبینی

گفتی تمام دنیا                      باید خبردار بشن

حتی اونا که مردن                  دوباره بیدار بشن

بندارو پاره کردم                    دیوارا رو شکستم

از دریاها گذشتم                  کنار تو نشستم

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

دور چشای نازت                 مات و دیوونه گشتم

از هرچی که عزیز بود           به خاطرت گذشتم

عقلو دادم به دریا                  عاشقیشو دزدیدم

ترس و فراری دادم                 نفس هاتو بوسیدم

فرشته ی زمینی                   دیوونتم میبینی

واسه حیات قلبت               درخت بید آوردم

تا تو بیای دنبالم               اسب سفید آوردم

رویاهامو اوردم                   با طعم عشق پاییز

با تو دیگه بهشته               نه تلخه ٬ نه غم انگیز

فرشته ی زمینی                    دیوونتم میبینی

آرزوهامو چیدم                     از رو درخت سیبم

کنار تو که باشم                   نه خستم نه غریبم

خاطره هاتو آروم                       لای حریر پیچیدم

خدام اگه بخوادت                تو رو بهش نمی دم

سمفونی صداتو                   چیدم کنار بارون

بارون دیگه نبارید                گم شد تو لحظه هامون

صدای ابریشمیت               جادوی رنگ و نوره

قصر قشنگ چشمات             مرمریه ٬ بلوره

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

ترانه هام تموم شد              چی کار کنم عزیزم

قلبمو دادم به تو                پس چی به پات بریزم

چشماتو واکن گلم                 زندگیمو آوردم

برای ولین بار                   با داشتن تو بردم

فرشته ی زمینی             دیوونتم میبینی

نگین انگشتر                   آسمون بلندی

عشق ترانه هامو              یه وقتا میپسندی

قصه ی دیوونگیم               به کهکشون می رسه

کار من از دست تو                  به یه جنون می رسه

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

سفیدی شوق برف               اوج رو قله هایی

من اینجا پیش توام             توام بگو کجایی

ماه نگات بتابه             چشمامو وا میکنم

فقط واسه من بخون              دارم نگاه میکنم

عین صلیب و معبد                 عزیزی و مقدس

اسم تو رو آوردن                 مشکله اما ساده س

واسه به تو رسیدن             یکی شد آسون وسخت

وقتی تو مال من شی            دنیا داره یه خوشبخت

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


گلايه

دیگر مرا به معجزه دعوت نمی کنی

با من ز درد حادثه صحبت نمی کنی

دیریست پشن پنجره ماندم که رد شوی

اما تو مدتی ست اجابت نمی کنی

دلی که داده ای به من از یاد برده ای

گفتی ز باغ پنجره هجرت نمی کنی

بیمار عشق توست پرستوی روح من

از این مریض خسته عیادت نمی کنی

باشد برو ولی همه جا غرق عطر توست

گرچه تو هیچ خرج صداقت نمی کنی

یکبار از مسیر نگاهم عبور کن

آنقدر دور گشته که فرصت نمی کنی

گل های باغ خاطره در حال مردنند

به یاس های تشنه محبت نمی کنی

رفتی بدون آن که خداحافظی کنی

دیگر به قاب پنجره دقت نمی کنی

امروز سیب سرخ رفاقت دلش گرفت

این سیب را برای چه قسمت نمی کنی

یعنی من از مقابل چشم تو رفته ام

این کلبه را دوباره مرمت نمی کنی

زیبا قرارمان همه جا هر زمان که شد

گرچه تو هیچ وقت رعایت نمی کنی

 

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


لالايي بخواي گل نازم

لالا لالا گل ریحون

دوتا فال و دوتا فنجون

توی فنجون تو لیلی

تو خط فال من مجنون

لالا لالا گل خشخاش

چه نازی داره تو چشماش

پر از نقاشیه خوابت

تو تنها فکر اونا باش

لالا لالا گل پونه

گل خوش رنگ بابونه

دیگه هیچکس تو این دنیا

سر قولش نمیمونه

لالا لالا شبه دیره

بببین ماهو داره میره

هزارتا قصه هم گفتم

چرا خوابت نمیگیره؟؟

لالا لالا گل لاله

نبینم رویاهات کاله

فرشته مثل تو پاکه

فقط فرقش دوتا باله

لالا لالا گل رعنا

میخواد بارون بیاد اینجا

کی گفته تو ازم دوری ؟؟

ببین نزدیکتم حالا

لالا لالا گل پسته

نشی از این روزا خسته

چقد خوابی که میشینه

تو چشمای تو خوشبخته

لالا لالا گل مریم

نشینه تو چشات شبنم

یه عمره من فقط هرشب

واسه تو آرزو کردم

لالا لالا گل پونه

کلاغ آخر رسید خونه

یکی پیدا میشه یه شب

سر هر قولی میمونه

لالا لالا گل زردم

چراغارم خاموش کردم

بخواب که مثل پروانه

خودم دور تو میگردم

 

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


اگر ميخواهيد سايت يا وبلاگتان در گوگل رتبه تك رقمي بياورد پيشنهاد ميديم از اين كا راستفاده كنيد

 

 اگر ميخواهيد رتبه سايت يا وبلاگتان

 

در  گوگل تك رقمي شود پيشنهاد

 

مي كنم از اين كار استفاده فرماييد

 

 

 

در این سایت دو مرحله داره که دو مرحله رو هم باید یکجا انجام بدید .
در صفحه ثبت نام باید کدهای اختصاصی خودتون رو با کلیک بر روی لینک های اگهی های تبلیغاتی این سایت دربیارید .
روی لینکی که در کادر Sponsor Ad هست کلیک کنید . صفحه اون اگهی باز میشه و پس از گذشت ثانیه هایی که از اون سایت بازدید کنید کدی در قسمت بالای اون به شما داده میشه … اون کد رو در قسمت Sponsor Ad تکست باکس وارد کنید .

در کادر پایین تر هم ۶ اگهی تبلیغاتی وجود داره … روی اونها هم کلیک کنید و کدی رو که هر کدوم از اونها بهتون میده رو در محل اختصاصی موجود در تکست باکس وارد کنید .
بعد به مرحله دوم برید و اطلاعات خواسته شده رو وارد کنید(اصلا سخت نیست…مثل آب خوردنه-قسمتText Ad مربوط به توضیح سایت یا وبلاگ شماست ) و در نهایت روی دکمه Sign Me Up Now! کلیک کنید .

اگر اطلاعات رو به درستی وارد کرده باشید ، سایت پیغام ارسال ایمیل فعال سازی به ایمیلتون رومیده .
به ایمیلتون مراجعه کنید … سه ایمیل برای شما ارسال میشه . ممکنه به پوشه اسپم ها ارسال شده باشن … در یکی تبریک و عضویت و توضیحات اضافی وجود داره ، در دیگری لینک فعال سازی و در سومی مشخصات لوگین و پروفایل شما درسایت .

وارد ایمیل فعال سازی بشید و روی لینک فعال سازی کلیک کنید تا حساب کاربری شما در سایت فعال شه …
پس از فعال سازی به صفحه اصلی سایت برید و بر روی لینک Member Login در بالای سایت کلیک کنید .

در صفحه لوگین باید User id و پسورد خودتون رو وارد کنید … User id در ایمیلی که مشخصات لوگین و پروفایل شما ارسال شده وجود دارد … روی دکمه Login کلیک کنید تا وارد پنل کاربری بشید .
در پنل کاربری با کلیک بر روی لینک Edit My Profile می تونید اطلاعات پروفایل خودتون رو تغییر بدید یا حساب کاربری تون رو حذف کنید .
با کلیک بر روی لینک Edit My Ad می تونید ادرس و توضیح لینک سایتتون رو ویرایش کنید .

با کلیک بر روی لینک See My Downline State می تونید تعداد زیر مجموعه های خودتون در رده های مختلف رو ببینید .

با کلیک بر روی لینک Promote My Free Viral Page می تونید لینک معرفی خودتون رو دریافت کنید و با استفاده از اون زیرمجموعه کسب کنید. می تونید به صورت لینک یا در قالب بنر در سایتتون قرار بدید توضیحات کامل در این صفحه وجود داره .
با کلیک بر روی لینک Logout هم که از پنل کاربری خارج میشید .

وقتی کاربری از طریق لینک شما وارد سایت شود ، برای دریافت یکی از کدهای اختصاصی باید بر روی لینک سایت شما کلیک کند … سایت شما برای ثانیه هایی نمایش داده می شود و پس از گذشت زمان کد اختصاصی کاربر نمایان می شود . لینک شما به صورت تصادفی برای بازدیدکننده گان دیگری که قصد عضویت دارند نیز نمایش داده می شود .

بعد از عضو شدن در freeviral چه کار کنم؟

قبل از گفتن بحثم یک توصیه:

دوستان عزیز قسمت Text Ad رو خالی نگذارید.

اگه خالی گذاشتید و گذشتید ازش…

از بالا ترین قسمت، سمت راست برین توی بخش Member Login و بعد از وارد کردن شماره برای یوزر نیم و پسوردی که انتخاب کردین بعد روی این عکس

:



چرا باید این آدرس رو تبلیغ کنم؟
چون که هر کسی از طریق آدرس من بخواد ثبت نام کنه،برای زدن کد های ثبت نام(بجز آدرس سایت اسپانسر)باید اول سایت من رو باز کنه.و این کار که چند ثانیه بیشتر طول نمی کشه باعث میشه که بازدید بره بالا و این عمل بالا رفتن رتبه توی گوگل رو به همراه داره…

تبلیغ هم همین طوره که من توی پست افزایش بازدید زدم.به همین سادگی.
توی قسمتDownlist stats میتونید تعداد کسایی که توسط آدرس شما ثبت نام کرده اند رو ببینید…

هر چی تعداد بیشتر باشه به نفعتونه.

تعداد کسایی که دعوت کرده اید اگه به 10 تای نا قابل برسه…می رید جزء کاربران جدی…

پس از ثبت نام:

در صورت تکمیل صحیح فرم ثبت نام سه ایمیل به آدرس ایمیل شما ارسال می گردد.که امکان دارد به پوشه اسپم ها ارسال گردند. یک ایمیل حاوی تبریک و تشکر و توضیحات مختلف می باشد. ایمیل دیگر حاوی لینک فعال سازی شماست. ایمل سوم حاوی اطلاعات کاربری شماست.
با کلیک روی لینک فعال سازی ،حساب کاربری شما فعال می گردد.
سپس در صفحه اول سایت روی لینک Member Login در بالای سایت کلیک فرمایید.
User id و password, اختصاصی که به ایمیل شما ارسال شده است را در قسمت مربوطه وارد نمایید. با کلیک روی Login  وارد پنل کاربری شخصی خودتان می شوید.

در قسمت Edit My Profile  امکان تغییر یا حذف حساب کاربری شما وجود دارد.

در قسمت Edit My Ad امکان ویرایش آدرس و توضیحات سایت شما وجود دارد.

در قسمت See My State می تونید تعداد زیر مجموعه های خود را در مرحله های مختلف ،مشاهده نمایید.

در قسمت Promote My Free Viral Page لینک معرفی شما قابل مشاهده است. شما توسط این لینک قادر خواهید بود برای خودتان زیرمجموعه جذب نمایید.
شما می تونید لینک معرفی خود را به صورت لینک یا بصورت بنر در سایت/وبلاگ خود و یا در سایتهای آگهی رایگان قرار دهید. برای توضیحات به افراد جدید می توانید توضیحات ما را البته با کمی تغییر که با جستجوگر گوگل مشکل پیدا نکنید. در سایت/وبلاگ خود قرار دهید.

با کلیک روی Logout می توانید از پنل کاربری خارج گردید.

هروقت کاربری توسط لینک اختصاصی شما وارد سایت شود ، برای دریافت یکی از کدهای اختصاصی باید بر روی لینک سایت شما نیز کلیک کند … سایت شما برای ثانیه هایی نمایش داده می شود و پس از گذشت زمان کد اختصاصی کاربر نمایان می شود . لینک شما به صورت تصادفی برای بازدیدکننده گان دیگری که قصد عضویت دارند نیز نمایش داده می شود .

بعد از این که 10 نفر را عضو خودتان کردید.لینک سایت شما در 10 سایت برتر جهان قرار می گیرد.

اين ادرسشه http://www.freeviral.com/?r=416209

 


وبلاگ-کد لوگو و بنر


ليست صفحات
تعداد صفحات : 17
صفحه قبل 1 ... 12 13 14 15 16 ... 17 صفحه بعد
.